صدایت کردم از ژرفای یک یاس به لحن آبی و نمناکی باران نمی دانم شنیدی یا برگشتی ویا این بار نشنیدی ورفتی نسیم از جاده های دور آمد نگاهش کردم و چیزی به من گفت تو هم در انتظار یک بهانه از این دفتار رنجیدی و رفتی عجب دریای غمناکی است این عشق ببین با سرنوشت من چه ها کردی سرنوشت