آخرین عاشق چشمه ‚ آخرین یکه سوارم
توی شب جای ستاره ‚ برق دشنه می شمارم
فکر دزدیدن عطرت ‚ منو با جاده یکی کرد
طعم دشنه رو چشیدم ‚ قطره قطره تا خود درد
بودنت مثل ستاره س ‚ تو شب بدون فانوس
پس پشت پلک چشمات ‚ غربت نگاه آهوس
ماه پیشونی ! چشمه ی نور ‚ پشت همین کوه سیاس
با تو به چشمه می رسه ‚ آخر قصه مال ماس
ابرا که از هم بپاشن ‚ ما دوباره آبی میشیم
به کوری چشمای شب ما داریم آفتابی میشیم
آخرین عاشق چشمه ‚ مرد سرزمین بدوشم
یکه تازم اما بازم واسه تو حلقه بگوشم
واسه تو که با حضورت من رو یاد من آوردی
انتظارم رو سوزوندی بغض بی وقفه م رو بردی
برای عاشق خسته ‚ پیرهن تو جون پناهه
من رو تو چشمه نگاه کن !پشت اینه ها سیاه
ماه پیشونی ! چشمه ی نور ‚ پشت همین کوه سیاس
با تو به چشمه می رسه ‚ آخر قصه مال ماس
ابرا که از هم بپاشن ‚ ما دوباره آبی میشیم
به کوری چشمای شب ما داریم آفتابی میشیم