نبودی بی تو پنهان گریه کردم
تو را دیدم و خندان گریه کردم
برای اینکه اشکهایم را نبینی
نشستم زیرباران گریه کردم
در بازی دل نگاهم مست تو بود
هربرگ دلم پابست تو بود
من شاه دلم را به زمین انداختم
اما چه کنم که تک دلم دست تو بود
کاش بودی تا دلم تنها نبود
تا اسیر غصه فردا نبود
کاش بودی تا فقط باور کنم
بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
به روی برگ زیبای گل سرخ
نهادم با دلی غمگین لبم را
به امیدی که با یاد لب تو
به صبح ارم به شادی یک شبم را